قالب های بلاگ اسکای

زیر نظر تیم سایبری تومور

قالب های بلاگ اسکای

زیر نظر تیم سایبری تومور

عشق خدا

خدا به عشق این پنج تا انسان  رو خلق کرد

دلیل بیعت نکردن امام حسین با یزید و صلح کردن امام حسن با معاویه

قیام امام حسین (ع) سه دلیل مهم داشت که هر یک از آنها در زمان امام حسن (ع) به شکل دیگری رخ نمود:
الف) حکومت ستمکار وقت از امام حسین (ع) بیعت می‏­خواست: «خذ الحسین بالبیعة اخذاً شدیداً لَیسَ فیه رخصة»؛ «از حسین بیعت محکم بگیر و هیچ گذشت هم نباید داشته باشی». اما تنها پاسخ ایشان این بود: «نه، بیعت نمی‏کنم» و نکرد. هنگام صلح امام حسن (ع)، معاویه از امام بیعت نخواست؛ یعنی بیعت کردن از مواد صلح نبود و هیچ مورخی هم ادعا نکرده است که امام حسن (ع) یا کسی از کسان او یا برادران و اصحاب و شیعیانش  با معاویه بیعت کرده باشد. پس بیعت که یکی از عوامل وادارنده امام حسین (ع) به مقاومت شدید بود، در جریان امام حسن (ع) نبود.
ب) یکی از علل قیام امام حسین (ع)  دعوت مردم کوفه بود. این مردمان بیست سال حکومت معاویه را چشیدند. در دوره او زجر دیدند و ستم­هایش را تاب آوردند، اما سرانجام بی‌تاب شدند. حتی برخی از مورخان معتقدند که زمینه قیام امام، در کوفه صد درصد آماده‏ بود، اما روی­دادهایی پیش­بینی نشده  اوضاع را دگرگون کرد. مردم کوفه‏ هجده­هزار نامه برای امام فرستادند و آمادگی خود را به او اعلام کردند. اما هنگامی که امام حسین (ع) آمد، کوفیان یاری­اش نکردند. همه می‌گویند که زمینه‏ قیام فراهم نبوده است. اما از دید تاریخی اگر امام آن نامه‏ها را نادیده می­گرفت، بی­گمان در تاریخ محکوم می­شد؛ یعنی آیندگان می‏گفتند که زمینه بسیار خوبی را از دست داد. اوضاع کوفه در دوره امام حسن (ع) چنین نبود، بلکه مردم کوفه خسته، ناخشنود و پراکنده بودند و میانشان اختلاف عقیده پیدا شده بود. 
اعلام آمادگی مردم کوفه  حجت را بر امام حسین (ع) تمام کرد و اگر زمینه هم آماده نبود، ایشان نمی‏توانست آن اتمام حجت را نادیده بگیرد. اما در زمان امام حسن (ع) مردم کوفه برای قیام آمادگی نداشتند. وضع داخلی کوفه به اندازه‌ای بد بود که خود امام حسن (ع) از بسیاری از مردم کوفه پرهیز می­کرد و هنگامی که بیرون می­رفت  در زیر لباس­هایش زره می‏پوشید تا خوارج و دست‌پروردگان معاویه به او آسیب نرسانند. چنان­که روزی در حال نماز به‌سوی آن حضرت تیر انداختند  اما چون در زیر لباس‌هایش زره پوشیده بود  تیر کارگر نشد. 
ادامه مطلب ...

حکم صدمه زدن در عزای حسین

-قال الصادق علیه السلام : ولقد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی الحسین بن علی علیه السلام و علی مثله تلطم الخدود وتشق الجیوب.امام صادق علیه السلام میفرمایند:همانا گریبان دریدند وبر گونه ها لطمه زدند فاطمیات(دختران زهرا علیها السلام)بر حسین بن علی علیه السلام وبر مثل چنین بزرگمردی باید لطمه زد و گریبان درید. (تهذیب الاحکام جلد ۸ صفحه ۳۲۵ و بحار الانوار ج82 ص 106 و عوالی اللالی ج3 ص 409)

۱_ فى زیارة الناحیة:فَلَمَّا رَأَیْنَ النِّسَاءُ جَوَادَکَ مَخْزِیّاً وَ أَبْصَرْنَ سَرْجَکَ مَلْوِیّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ لِلشُّعُورِ نَاشِرَاتٍ وَ لِلْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ وَ لِلْوُجُوهِ سَافِرَاتٍ وَ بِالْعَوِیلِ دَاعِیَات
ترجمه محتوایی:وقتی که زنان آل الله اسب امام حسین علیه السلام را دیدند در حالیکه زین واژگون بود از خیمه ها بیرون دویدند در حالیکه به سر و صورت میزدند...

زیارت ناحیه مقدسه از لسان مبارک امام زمان (عج)

 

دلیل بر جواز لطمه زدن علاوه بر حدیث بالا فرموده حضرت بقیه الله (عج) است که در زیارت معروفه از حال زن های معظمات فاطمیات و مجللات علویات حکایتی فرموده : ((لاطمات الوجوه)) بحار الانوار ج101 ص 322 و نیز در همان زیارت فرمودند: (( و اقیمت لک الماتم فی علیین و لطمت علیک الحور عین)) بحار الانوار ج 98 ص 322

و مورد تایید است فرمایش جناب سکینه خاتون(س)،خواب خود را که دیده بود و آن را برای یزید پلید نقل نمود . از جمله آن حکایت لطمه زدن حضرت زهرا (سلام علیها) بوده که : ((فلطمت علی وجهها و نادت وا ولداه )) لهوف ص198 بحار الانوار ج 45 ص 147

قالَ رَسُولُ اللَّهِ‏صلى الله وعلیه وآله یا فاطِمَةُ! کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ إِلّا عَیْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعیمِ الْجَنَّةِ؛ پیامبر اکرم‏صلى الله وعلیه وآله فرمود: فاطمه جان! روز قیامت هر چشمى گریان است، مگر چشمى که در مصیبت و عزاى حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمت‏هاى بهشتى مژده داده مى‏شود«.

{P . بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۹۳٫ P}

قالَ الرِّضاعلیه‏السلام: یا ابْنَ شَبیب! إِنْ کُنْتَ باکِیاً لِشَىْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىّ بْنِ اَبِى طالِبٍ‏علیه‏السلام فَإنَّهُ ذُبِحَ کَما یُذْبَحُ الْکَبْشُ؛ امام رضاعلیه‏السلام به »ریّان بن شبیب« فرمود: اى پسر شبیب! اگر بر چیزى گریه مى‏کنى، بر حسین بن على بن ابى طالب‏علیهماالسلام گریه کن، چرا که او را مانند گوسفند سر بریدند«.

{P . بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۶٫ P}

قالَ الرِّضاعلیه‏السلام: یَابْنَ شَبیبِ! إِنْ بَکِیَت عَلَى الْحُسَیْنِ‏علیه‏السلام حَتّى تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلى خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلاً کانَ أَوْ کَثِیراً؛ امام رضاعلیه‏السلام فرمود: اى پسر شبیب! اگر بر حسین‏علیه‏السلام، آن قدر گریه کنى که اشک‏هایت بر چهره‏ات جارى شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده‏اى مى‏آمرزد، کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد«.

{P . امالى صدوق، ص ۱۱۲٫ P} 

ادامه مطلب ...

ثواب اشک ریزان امام حسین

ائمه معصومین: بر مظلومیت و شهادت امام حسین(ع) می‏ گریستند و در ایام شهادت آن حضرت به برگزاری مراسم عزا می‏ پرداختند. امام سجاد(ع) با همه صبر و شکیبایی در بقیه عمر شریفش پس از حادثه کربلا همواره گریان و اندوهگین بود، به گونه‏ ای که امام صادق(ع) می‏ فرماید: «امام علی بن حسین(ع) بیست سال گریه کرد و غذایی در نزد او گذاشته نمی‏ شد مگر اینکه گریه می‏کرد.» امام باقر و امام صادق(علیهم السلام) و امام رضا(ع) که از آزادی بیشتری برخوردار بودند در حکومتهای وقت خویش مجالس سوگواری بپا می‏ کردند و از شعرا می‏خواستند در مصایب و فضایل اباعبدالله شعر بخوانند و آنان گریه می‏کردند.
 
ادامه مطلب ...